بررسي عوامل موثر بر قيمت سهام شركت ها در بورس
الف: عوامل كلان يا محيطي
ب: عوامل مرتبط با صنعتي كه شركت در آن فعاليت ميكند
ج: عوامل دروني شركت
در ادامه، درخصوص هريك از عوامل اثرگذار بر قيمت سهام شركت توضيح خواهيم داد:
عوامل كلان يا محيطي
نخستيـن عامل اثرگذار بر قيمت سهام شركتها، عوامل كلان يا محيطي هستنـد. منظور از عوامل محيطي، عواملي هستند كه كاملا خارج از اختيار شركتها بوده، ولي ارزش سهام آنها را تحت تأثير قرار مي دهند. به نظر شما، چه عوامل محيطي مي تواند قيمت سهم را تحت تأثير قرار دهـد؟
وضعيت اقتصادي و سياسي
يكي از عوامل بيروني كه مي تواند قيمت سهام را تحت تاثير قراردهد، ثبات يا عدم ثبات در اوضاع اقتصادي و سياسي، در عرصه داخلي و بين المللي است. بدون ترديد آرامش فضاي اقتصادي و سياسي كشورها به اين دليل كه زمينه تداوم فعاليت و رشد بنگاه هاي اقتصادي را فراهم مي كند، اين اطمينان خاطر را براي سرمايه گذاران نيز ايجاد مي كند كه با خريد سهام شركت ها مي توانند به سود قابل قبولي برسند.
آقاي برنارد ميداف در دادگستري آمريكا
برنارد ميداف در نيويورك كارگزار بورس و مشاور سرمايه گذاري بوده است.او همچنين بزرگترين كلاهبردار مالي جهان در بازار بورس بود و 65 ميليارد دلار كلاهبرداري كرد.
ميداف تنها با داشتن 5000 دلار شركت سرمايه گذاري خود را راه اندازي كرد و اين شركت در مدتي كوتاه به يكي از مهمترين شركت هاي وال استريت تبديل مي شود.
در جريان سقوط بازارهاي مالي در سال 2008 عده اي از سرمايه گذاران صندوق سرمايه گذاري ميداف تصميم مي گيرند كه پول خود را خارج كنند اما غافل بودند كه صندوق ميداف به طور كامل صوري بوده است.
كلاهبرداري ميداف برملا شد و كميسيون بورس و اوراق بهادار و كنترل كنندگان بورس آمريكا اعلام كردند نگرانند كه تمام داراييهاي اين شركت صوري و ساختگي باشد و ميزان كلاهبرداري را ۵۰ ميليارد دلار تخمين زدند كه بزرگترين كلاهبرداري مالي جهان است كه توسط تنها يك نفر انجام شدهاست.
چند روز قبل از دستگيري برنارد ميداف در سال ۲۰۰۸ به سه تن از كارمندانش گفته بود كه صندوق سرمايه گذاري او كه داراي ۲۵ مشتري بوده و به ظاهر بيش از ۱۷ ميليارد دلار سرمايه داشته در حقيقت سالها پيش ورشكست شده و از نظر قانوني وجود خارجي نداشته است.
سقوط بازار در سال 2008 باعث بر ملا شدن كلاهبرداري صندوق سرمايه گذاري بورس ميداف شد.
سقوط بورس تهران بعد از حادثه تروريستي اخير در مجلس شوراي اسلامي
شاخص بورس در جريان معاملات بازار سرمايه ۵۳۵ واحد افت هيجاني را به ثبت رساند
در پي حوادث تيراندازي سال جاري در مجلس و حرم مطهر امام واكنش و رفتار هيجاني معامله گران موجب شد تا شاخص بورس به ارتفاع 79 هزار واحد سقوط كند.بر اساس اين گزارش؛ در جريان دادوستدهاي امروز بازار سرمايه تعداد 651 ميليون سهم و حقتقدم به ارزش 162 ميليارد تومان در 50 هزار نوبت مورد دادوستد قرار گرفت و شاخص بورس با افت 535 واحدي در ارتفاع 79 هزار و 758 واحد قرار گرفت.
بيشترين تاثير منفي بر حركت دماسنج بازار سهام در روزجاري به نام نمادهاي فارس، رمپنا، كگل، آپ و فولاد شد و بيشتر نمادهاي معاملاتي نيز با صف فروش به كار خود پايان دادند
شاخصهاي اصلي بازار سرمايه هم روز منفي را پشت سر گذاشتند بهطوري كه شاخص قيمت (وزني ــ ارزشي) 180 واحد، كل (هموزن) 204 واحد، قيمت (هموزن) 158 واحد، آزاد شناور 571 واحد و شاخصهاي اول و دوم به ترتيب 282 و 1691 واحد افت كردند
بر اساس اين گزارش؛ در بازارهاي فرابورس ايران هم با معامله 365 ميليون ورقه به ارزش 111 ميليارد تومان در 39 هزار نوبت، آيفكس 16 واحد افت كرد و در ارتفاع 896 واحد قرار گرفت
به باور كارشناسان، افرداي كه امروز به صورت هيجاني در صف فروش سهام قرار دارند و اقدام به فروش سهام خود بدون هيچ دليلي مي كنند، بزودي از اين كار خود پشيمان مي شوند و در زمره متضررين بورس قرار دارند.
سياست هاي كلان پولي، مالي و ارزي
يكي از مهمترين عواملي كه ميتواند بر روند فعاليت، سودآوري و در نتيجه قيمت سهام شركتها اثرگذار باشد، سياستهاي دولت در حوزه پولي، مالي و ارزي است. براي مثال، درصورت افزايش نرخ ارز، آن دسته از شركت هاي بورسي كه اغلب محصولات خود را به خارج از كشور صادر ميكنند، با افزايش سودآوري مواجه خواهند شد، زيرا درآمد حاصل از فروش آنها افزايش مييابد، اما در مقابل، شركتهايي كه بخش عمده مواد اوليه موردنياز خود را از خارج كشور تأمين ميكنند، با افزايش هزينهها و در نتيجه، كاهش سودآوري مواجه شده و ارزش سهام آنها تحت تأثير قرار ميگيرد. همچنين درصورتي كه دولت نرخ سود تسهيلات اعطايي به بنگاههاي اقتصادي را كاهش دهد، طبيعتا هزينه تأمين مال بنگاهها كاهش يافته و ميزان سودآوري و در نتيجه، ارزش سهام آنها افزايش خواهد يافت.
البته دلايل ديگري نيز وجود رابطه منفي بين نرخ ارز و قيمت سهام را مورد تاييد قرار ميدهد. هر سرمايهگذاري به دنبال حداكثر كردن سود خود است. هنگامي كه قيمت سهام بنگاهي افزايش مييابد، سرمايهگذاران خارجي تمايل خود براي سرمايهگذاري در سهام اين بنگاه افزايش ميدهند، با اين كار عرضه ارز توسط آنان افزايش يافته و منجر به كاهش نرخ ارز ميشود. عكس اين قضيه نيز صادق هنگامي كه قيمت سهام كاهش مييابد، سرمايهگذاران خارجي اقدام به خارج كردن سرمايه خود ميكنند. اين كار تقاضا براي ارز را افزايش داده و بنابراين قيمت آن را نيز افزايش خواهد داد..
بودجه سالانه كشور
سومين عامل محيطي اثرگذار بر ارزش سهام شركت ها، تركيب بودجه ساليانه كشور است، زيرا تركيب بودجه، در واقع جهتگيري اصلي دولت در طول سال را نشان ميدهد. براي مثال، اگر دولت در بودجه ساليانه خود، برنامه گستردهاي براي توسعه صنعت پتروشيمي درنظر گرفته باشد، طبيعتا به اين معناست كه شركتهاي فعال در اين صنعت، تحت تأثير برنامههاي توسعهاي دولت، با رشد قابل توجهي مواجه شوند، همين امر تقاضا براي خريد سهام شركتهاي پتروشيمي و در نتيجه، ارزش سهام آنها در بورس را افزايش خواهد داد.
قوانين و مقررات
چهارمين عامل محيطي اثرگذار بر قيمت سهام شركتها، قوانين و مقررات است. براي مثال، فرض كنيد براي صادرات برخي محصولات پتروشيمي به خارج از كشور، تعرفه وضع شود. طبيعتا اين تصميم بر قيمت سهام آن دسته از شركت هاي بورسي كه درآمد آنها از محل صادرات محصولات پتروشيمي مذكور بدست مي آيد، تأثير منفي خواهد داشت، زيرا هزينههاي آنها را افزايش مي دهد. لازم به ذكر است هر اندازه ثبات در قوانين و مقررات بيشتر باشد، امكان تصميمگيري بهتر و دقيقتر براي سرمايهگذاران بيشتر فراهم خواهد شد.
تنظيم قوانين داخلي با قوانين بين المللي مي تواند تضمين كننده ورود سرمايه هاي خارجي و همچنين ثبات سرمايه گذاران شود كه در يكي از اين جنبه ها دعاوي مربوط به حقوق علامت هاتي تجاري در دنياست كه براي نمونه به دعواي شركت هرشي آمريكا اشاره مي كنيم.
عوامل مرتبط با صنعتي كه شركت در آن فعاليت ميكند
دومين دسته از عاملي كه بر قيمت سهام يك شركت تأثير مستقيم دارند، عوامل مرتبط با صنعتي هستند كه شركت، در آن صنعت فعاليت مي كند. براي مثال، عوامل مرتبط با صنعت سيمان، پتروشيمي، خودروسازي، ساختمان و… بطور خاص بر قيمت سهام شركتهاي فعال در اين صنايع تأثير ميگذارند. اما عوامل مرتبط با صنعت، دقيقا چه هستند. براي دريافتن پاسخ اين سوال، با ادامه برنامه همراه باشيد
نحوه قيمتگذاري محصولات
نخستين عاملي كه بر قيمت سهام شركتهاي فعال در يك صنعت تأثير مستقيم دارد، نحوه قيمتگذاري محصولات آن صنعت است. براي مثال، فرض كنيد قيمت محصولات شركتهاي خودروسازي بدون دخالت دولت و براساس ميزان عرضه و تقاضا در بازار تعيين شود. طبيعتا انتظار سرمايهگذاران از ميزان درآمد و سودآوري شركتهاي خودروسازي در اين شرايط، متفاوت از زماني خواهد بود كه دولت با هدف تنظيم بازار، مستقيما بر قيمت خودروهاي توليد داخل، نظارت كرده و قيمت آنها را تعيين كند. بنابراين، نحوه قيمت گذاري محصولات در يك صنعت، ميتواند قيمت سهام شركتهاي فعال در آن صنعت را تحت تأثير قرار دهد.
ميزان عرضه و تقاضا براي محصولات
دومين عامل از مجموعه عوامل مرتبط با صنعت، ميزان عرضه و تقاضا براي محصولاتي است كه شركتهاي فعال در آن صنعت، توليد ميكنند. براي مثال، رونق صنعت ساختمانسازي در كشور، ميتواند به افزايش تقاضا براي مصالح ساختماني ازجمله سيمان منجر شده و اين افزايش تقاضا نيز به دليل تأثير مستقيمي كه بر ميزان فروش و سودآوري شركتهاي سيماني دارد، افزايش قيمت سهام اين شركتها در بورس را بدنبال داشته باشد
رقابتـي يا انحصاري بودن صنعت
هراندازه يك محصول انحصاريتر باشد، امكان سودآوري شركتهاي توليدكننده آن محصـول بيشتر خواهد بود، زيرا به علت نبود رقيب، توليدكننده ميتواند هر قيمتي را كه خواست، براي محصول خود تعيين كند. طبيعتا، با ورود رقباي جديد به يك صنعت و افزايش شدت رقابت در آن صنعت، از ميزان انحصار شركتها كاسته شده و سودآوري آنها نيز كاهش خواهد يافت. بنابراين لازم است سرمايهگذار قبل از خريد سهام يك شركت، وضعيت حال و آينده صنعت موردنظر را ازنظر ميزان انحصار، احتمال ورود رقباي جديد و تأثير آن بر قيمت سهام شركت بطور كامل بررسي كند.
حجم سرمايهگذاري در صنعت
ميزان سرمايهگذاري هاي صورت گرفته و جهتگيري دولت و بخش خصوصي درخصوص يك صنعت، ميتواند چشمانداز آينده آن صنعت را تا حد زيادي مشخص كرده و به سرمايهگذاران در تصميم گيري براي خريد يا فروش سهام شركتهاي فعال در آن صنعت كمك كند. هر اندازه حجم سرمايهگذاريها در يك صنعت بيشتر باشد، به معناي آن است كه انتظار سودآوري در آن صنعت بيشتر است
وضعيت صنايع مرتبط
يكي از عوامل اثرگذار بر قيمت شركتها در صنايع مختلف، وضعيت صنايع مرتبط با صنعت موردنظر است. براي مثال، صنعت فولاد بطور مستقيم با صنايعي مانند استخراج سنگ آهن و همچنين صنعت خودروسازي در ارتباط است، زيرا از يكسو سنگ آهن، اصليترين ماده اوليه موردنياز براي توليد فولاد است و از سوي ديگر، محصولات فولادي بطور مستقيم در صنايعي خودروسازي بكار برده ميشود بنابراين، هرگونه ركود و يا رونق در صنايع قبل و بعد از صنعت فولاد، ميتواند قيمت سهام شركتهاي فعال در اين صنعت را تحت تأثير قرار دهد.
تحولات فناوري
سرعت تغيير فناوري در صنايع، از ديگر عوامل اثرگذار بر قيمت سهام حاضر در آن صنعت است. براي مثال، سرعت تغييرات فناوري در صنعت ارتباطات بسيار بيشتر از سرعت تغييرات فناوري در صنعت سيمان است. طبيعتا هر اندازه سرعت تغيير فناوري در يك صنعت بيشتر باشد، ميزان تغييرات قيمت سهام شركتهاي حاضر در آن صنعت بيشتر خواهد بود. همچنين لازم است سرمايهگذار هنگام خريد سهام شركتهايي كه تحولات فناوري در آنها بسيار سريع است، به اين موضوع توجه داشته باشد كه ايا شركت مذكور، توانايي انطباق سريع با تغييرات فناوري را دارد يا خير؟
عوامل دروني شركت
مهمترين عوامل دروني موثر بر قيمت سهام
ميزان سودآوري شركت و ثبات آن
بدون ترديد، مهمترين انگيزه يك سرمايهگذار از خريد سهام شركت، كسب سود است. براي يك سرمايهگذار بسيار مهم است كه شركتي كه سهمش را خريده، بتواند عملكرد مناسبي داشته و سود قابل قبولي در پايان سال بدست آورد. البته، تداوم روند سودآوري نيز بسيار حائز اهميت است، چرا كه از ديد سرمايهگذاران، شركتي كه فقط در يك دوره سود خوبي كسب كند، اما نتواند به اين روند ادامه دهد، گزينه مناسبي براي سرمايهگذاري نخواهد بود. نكته ديگري كه بايد مورد توجه قرار گيرد اين است كه شركتها، در سالهاي آغازين فعاليت خود، سودآوري چندان بالايي ندارند و به تدريج، روند سودآوري آنها بهبود مي يابد كه لازم است سرمايهگذاران به اين موضوع توجه داشته و با ديد بلندمدت، سودآوري شركت را مورد ارزيابي قرار دهند.
نسبت قيمت به درآمد سهم
(P/E)
نسبت P به E از تقسيم كردن قيمت سهم به سود ساليانه سهام بدست مي آيد. براي مثال دو شركت الف و ب را كه هر دو در رشته ساختمان فعاليت مي كنند و اكثر شاخص هاي هر دو شركت يكسان هستند را در نظر بگيريد. اگر سود سهام هر دو شركت در پايان سال 100 تومان باشد ، اما قيمت سهام شركت الف در بورس 500 تومان و قيمت سهام شركت ب 1000 تومان باشد شما چه نتيجه اي خواهيد گرفت؟؟ طبيعتا اولين چيزي كه به ذهن مي رسد اين است كه با فرض تداوم روند سودآوري ، شركت الف پس از 5 سال خواهد توانست اصل سرمايه سهامدارانش را از محل سود سهام تامين كند درحالي كه اين مدت براي شركت ب 10 سال خواهد بود. بنابراين احتمالا شركت الف در مقايسه با شركت ب در وضعيت بهتري قرار دارد.
معمولا در شرايط يكسان هر اندازه نسبت P به E كوچكتر باشد نشان دهنده ارزنده بودن سهام است.
قابليت نقدشوندگي سهام
قبلا هم توضيح داديم كه يكي از ويژگيهاي يك دارايي خوب، اين است كه سريع به پول نقد تبديل شود. سهام نيز به عنوان يك دارايي، از اين ويژگي مستثني نيست و طبيعتا سهامداران انتظار دارند هر زمان كه خواستند، بتوانند سهام خود را فروخته و به پول نقد تبديل كنند. هر اندازه حجم معاملات، دفعات معامله و تعداد سهام معامله شده يك شركت در بورس بيشتر باشد، نشان دهنده قابليت نقدشوندگي بالاي اين سهم است.
وضعيت داراييها و بدهيهاي شركت
با بررسي صورتهاي مالي اساسي شركت ازجمله ترازنامه، ميتوان شناخت خوبي نسبت به وضعيت مالي شركت و بخصوص ميزان داراييها و بدهيهاي آن بدست آورد طبيعتا براي سهامدار، به عنوان فردي كه به نسبت سهامش مالك شركت محسوب ميشود، اين موضوع بسيار حائز اهميت است كه شركت، چه داراييهايي در اختيار دارد، به چه ميزان بدهي دارد و آيا براساس اين حجم دارايي و بدهي، سهام شركت براي خريد مناسب است يا خيـر؟ با بررسي ترازنامه و ساير صورتهاي مالي شركت، ميتوان اين اطلاعات را بدست آورد.
طرحهاي توسعه شركت
هر اندازه طرحهاي توسعهاي در يك شركت بيشتر باشد، نشاندهنده رشد و پويايي آن شركت خواهد بود. بنابراين وجود طرحهاي توسعهاي، ميتواند يكي از نشانههاي ارزنده بودن سهام شركت باشد. البته بايد هدف از انجام طرح توسعهاي در شركت و ميزان تأثير آن در فروش و سودآوري شركت، بطور كامل مورد بررسي قرار گيرد، زيرا همه طرح هاي توسعهاي به يك اندازه در شركت تأثيرگذار نيستند، مثلا طرحهايي كه براي تعويض ماشينآلات فرسوده يك شركت اجرا ميشود، در مقايسه با طرحهايي كه با هدف راهاندازي خطوط توليد جديد اجرا مي شود، تأثير كمتـري در ميزان سودآوري شركت دارند.
ميزان سهام در دست مردم
هرچه تعداد بيشتري از مردم، سهامدار يك شركت باشند، وضعيت آن سهم مناسبتر خواهد بود، زيرا اولا همواره خريداران و فروشندگان زيادي براي سهم وجود داشته و در نتيجه، قابليت نقدشوندگي سهم در بورس افزايش مي يابد و ثانيا امكان دستكاري قيمت سهم توسط گروهي خاص از سهامداران، كاهش مييابد. به آن بخش از سهام شركت كه در اختيـار تعداد زيادي سرمايهگذاران قرار دارد، سهام شناور آزاد گفته مي شود.
تركيب سهامداران شركت
وجود برخي نهادها و سازمانهاي بزرگ به عنوان سهامداران عمده يك شركت، ميتواند به عنوان نقطه قوت براي سهام آن شركت محسوب شود، زيرا سهامداران عمده در شرايط خاص ميتوانند با حمايت از سهم، مانع از افت قيمت سهام و در نتيجه، ضرر و زيان سهامداران شوند. البته وجود سازمانها و نهادها در تركيب سهامداري يك شركت، لزوما به معناي حمايت آنان از سهم نيست و بايد عملكرد گذشته سهامداران عمده در اين خصوص مورد بررسي قرار گيرد
جمعبندي
هر يك از ما براي سرمايهگذاري در بورس اوراق بهادار بايد تمامي عوامل تأثيرگذار بر قيمت سهام شركتهاي موجود در بورس اوراق بهادار را به خوبي بشناسيم و با در نظر گرفتن اين عوامل و تكيه بر تحليلهاي بنيادي و تكنيكال، اقدام به خريد و فروش سهام كنيم. از طرفي اگرچه بيشتر سهامداران در معاملات بورسي با تكيه بر عوامل خرد و درون شركتي، اقدام به خريد و فروش سهام شركتهاي بورسي ميكنند، اما براي كسب سود مناسب در بازار سرمايه بايد به عوامل كلان و صنعتي نيز توجه ويژهاي داشته باشيم و با در نظر گرفتن فاكتورهاي تأثيرگذار كلان و كلي اقدام به سرمايهگذاري در بورس اوراق بهادار كنيم تا از اين طريق سبد سهام ما با سودآوري بيشتري همراه شود.
- ۴ بازديد
- ۰ نظر